گفته می شود تاثیر احیای برجام بصورت آنی نیست و مستقیم به زندگی مردم گره نخورده است ؟!!!!
با نگرشی خاص به این موضوع و این ادعا باید گفت پس زندگی مردم به چه موضوعاتی گره خورده جهت خنثی کردن تحریم ها و بزرگ شدن سفره مردم چه اقداماتی صورت گرفته در سال 1401 به طور متوسط 40 درصد به حقوق کارگران و کارمندان اضافه شد چه تاثیری بر حال و روز آنان ایجاد شد و صنعت ما چطور می تواند از پس بهای تمام شده محصولات برآید فقط با افزایش قیمت ها و فشار بر مردم
در حوزه بازار سرمایه و ثروت های از دست رفته هم تدبیری جهت رشد بازار و به تبع آن شکوفایی بخش صنعت و تولید(مولد) انجام نگردید چه بسا سرمایه های اندک هم از بازار خارج شده وبه سمت بازارهای غیر مولد سرازیر می شود
پس عملا دولت باید در این خصوص تدبیری اندیشیده و فکری برای جلوگیری از کوچک تر شدن سفره مردم بکند
این ولی نعمتان ناتوان
از شعارهای بی مورد هم پرهیز کنند
رویترز: عرضه محدود نفت و نگرانی ها از حمله روسیه به اوکراین مزید علت شده است تا قیمت نفت روز جمعه شاهد رشد باشد و چهارمین هفته افزایشی متوالی را به ثبت برساند.
با توجه به اینکه قیمت هر بشکه نفت برنت دریای شمال در پایان معاملات دیروز با یک دلار و 59 سنت معادل 1.9 درصد رشد به بالاترین رقم 2 ماه و نیم گذشته یعنی 86 دلار و 6 سنت رسید. نفت برنت این هفته را با 5.4 درصد رشد به پایان برد. قیمت نفت وست تگزاس اینترمدییت آمریکا هم در پایان معاملات روز جمعه با یک دلار و 70 سنت معادل 2.1 درصد افزایش به 83 دلار و 82 سنت رسید. این هفته نفت خام آمریکا شاهد 6.3 درصد رشد بود.
فیل فلین یکی از محققین موسسه پرایس فیوچرز می گوید: «بازرگانان متوجه اند که در تصویری کلی عرضه جهانی فاصله چندانی با تقاضای جهانی ندارد و به همین دلیل باعث شده تا قیمت ها رو به افزایش برود.» مقام های آمریکایی روز جمعه نسبت به احتمال ورود نیروهای روسی به خاک اوکراین در صورت شکست مذاکرات هشدار دادند.
برخی تحلیلگران معتقدند: «شدت یافتن ریسک های ژئوپلتیک در رشد قیمت نفت بی تاثیر نبوده است.»
با توجه به اینکه دلار در مسیر ثبت بزرگترین کاهش هفتگی طی 4 ماه گذشته قرار داشته است. تضعیف دلار موجب ارزان تر شدن نفت برای خریدارانی می شود که با ارزهای غیردلاری خرید می کنند.
در حالی که انتظار می رود تقاضا از عرضه پیشی بگیرد، چند بانک برای امسال نفت 100 دلاری را پیش بینی کرده اند.
همسو با مذاکرات احیای برجام و با تلاطم اخبار ناشی از مذاکرات نرخ دلار هم در این طوفان خبری نوسان داشته و ترس از سقوط قیمت و از دست رفتن فرصتهای بهینه و تولید ثروت بیشتر برای فعالان این حوزه باعث شده عرضه نیز بیشتر شود و نرخ دلار روند کاهشی داشته باشد گمانه زنی ها و برخی پیش بینی گویای این است که در صورت توافق کامل و احیای برجام نرخ دلار تا ۱۸ هزار تومان نیز کاهش یابد ولی قدری از منطق و شاخص های اقتصادی دور از ذهن به نظر می رسد امیدوار هستیم با احیای برجام قدری از فشار اقتصادی به مردم کاسته شده و اقتصاد رو به رشدی داشته باشیم.
رامین رضایی
یک عضو اتاق بازرگانی تهران معتقد است نرخ دلار میتواند پایینتر از نرخهای فعلی آمده و وارد کانال ۸۰۰۰ تومان شود.
ایشان اظهار کرد: آنچه در هفتههای گذشته در بازار ارز رخ داده نشان میدهد که دولت توانسته یک آرامش نسبی را به بازار بازگرداند و این مسئله قطعا اتفاقی مثبت است اما اینکه در آینده این بازار چه سرنوشتی داشته باشد، مسئلهای است که باید با در کنار هم قرار دادن عوامل مختلف آن را بررسی کنیم.
به گفته ایشان ، اگر بنا بود یک تصویر چند ماهه کوتاه از بازار داشته باشیم، حتی اینکه نرخ دلار به کانال ۸۰۰۰ تومان وارد شود نیز گزینهای دور از ذهن نبود اما اگر دولت بخواهد با توجه به نامشخص بودن شرایط بینالمللی اقدامات لازم را انجام دهد، مدیریت نرخ برای تامین نیازهای سالهای پیش رو بسیار مهم خواهد بود.
همچنین با بیان اینکه در ماههای گذشته صادرات غیر نفتی کشور، توانسته بخشی از فشارها بر اقتصاد ایران را مدیریت کند، توضیح داد: در شرایطی که با فشارتحریمها، بخشی از کالاهای ایرانی نتوانستند بازار خود را حفظ کنند، ما دیدیم که دیگر کالاها توانستند جایگاه خود را مستحکم کرده و حضور خود را حفظ کنند.
وی ادامه داد: در این مسیر حمایت از تولید داخلی توانست به بهبود شرایط فعالان اقتصادی کمک کند و اگر میبینیم صادرات غیر نفتی ما در ماههای گذشته حفظ شدهاند، به دلیل فراهم آمدن مقدمات لازم برای حضور در عرصههای بینالمللی است.
وی با اشاره به لزوم حفظ حمایتها و کاهش تلاطمها در اقتصاد کشور، خاطرنشان کرد: اقتصاد ما در سالهای گذشته با مشکلاتی مواجه بوده و بخش خصوصی بارها اعلام کرده در صورت برطرف شدن این دغدغهها، قطعا بستر بهتری برای افزایش تولیدات و صادرات فراهم خواهد شد. در این فضا اگر ثبات فعلی حفظ شده و اثرات منفی برخی تصمیمها مدیریت شود، میتوان انتظار داشت روند صادرات غیرنفتی کشور به همین شکل ادامه داشته باشد و در ادامه آمارهای مثبت بیشتری بهدست آید.
در چند هفته اخیر نرخ ارز و طلا در بازار نزولی شده و در هفته جاری نیز این روند ادامه پیدا کرده؛ به طوریکه دلار وارد کانال ۱۰ هزار تومان و سکه وارد کانال سه میلیون تومان شده است.
در حقیقت تورم یعنی افزایش سطح عمومی قیمت کالا و خدمات در یک سال.
در اقتصاد برای محاسبه تورم، کل کالاها و انواع خدمات را به ۱۲ گروه اصلی و ۳۵۹ نوع کالا و خدمات تقسیم کردهاند که در ۷۵ شهر منتخب ارزیابی میشوند و هریک براساس سهمی که در سبد مصرفی خانوار دارند،
در شهریور سال ۹۲ در اقتصاد ایران نرخ تورم نقطهبهنقطه به بیش از ۴۵ درصد و نرخ تورم سالانه به بیش از ۳۵ درصد رسید. مفهوم تورم ۳۵ درصد سالانه این است که قیمت خدمات و کالاهایی که در سبد مصرفی خانوار وجود دارد نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۳۵ درصد افزایش داشته است. به همین قیاس مفهوم نرخ تورم برای مثال حدود ۱۱ درصد فعلی این است که میانگین قیمت اقلام موجود در سبد مصرفی خانوار، نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود ۱۱ درصد افزایش یافته، نه اینکه کاهش پیدا کرده باشند.
نرخ تورم را میتوان به خودرویی تشبیه کرد که در سال ۹۲ مثلا با سرعت ۳۵ کیلومتر در ساعت حرکت میکرده و اکنون با سرعت حدود ۱۱ کیلومتر در ساعت حرکت میکند؛ در حقیقت این خودرو متوقف نشده، بلکه سرعت آن بهشدت کاهش یافته است. درباره تورم نیز افزایش قیمتها متوقف نشدهاند، بلکه شیب افزایش عمومی آنها از ۳۵ درصد به ۱۱ درصد کاهش یافته و اکنون قیمتها سالانه ۱۱ درصد افزایش پیدا میکنند.
غیر از نرخ تورم، موضوعی به نام گرانی نیز وجود دارد که از نظر روانی تأثیر بیشتری بر مردم دارد؛ برای نمونه قیمت میوه، برنج، روغن یا مثل اینروزها، قیمت شکر در مقاطعی به هر دلیل افزایش ناگهانی پیدا میکند، مردم به اشتباه این گرانیها را به افزایش نرخ تورم نسبت می دهند؛ و این درست نیست، چراکه قیمت کالاهای دیگر در این زمان افزایش نیافته و چه بسا قیمت برخی از آنها کاهش نیز یافته باشد.
زمانی کاهش نرخ تورم از سوی مردم احساس خواهد شد که تولید داخلی افزایش پیدا کند، پول ملی تقویت شود و دریافتی مردم ارزش داشته باشد. این مسئله در کشوری مانند چین اتفاق افتاده، کشوری که ۳۰ سال توانسته رشد اقتصادی دو رقمی داشته باشد، درحالیکه اقتصاد ایران در سالهای اخیرمیانگین رشد اقتصادی کمتر از چهار درصد و نرخ بیکاری دو رقمی را تجربه کرده است. در این شرایط نمیتوانیم انتظار تقویت پول ملی و کاهش ارزش ارز را داشته باشیم.